چینی که تا دیروز یک هدف ثانویه برای گروههای جهادی محسوب میشد و حتی در مقاطعی، این گروهها به فکر همکاری با چین علیه دشمن مشترک یعنی ایالات متحده بودند، امروز به یکی از اهداف اصلی حملات تروریستی این گروهها تبدیل شده است.
قرن نو ـ گروه بینالملل: در اوایل ماه اکتبر و در جریان یک بمبگذاری انتحاری توسط گروه داعش خراسان، نزدیک به پنجاه نفر در مسجدی در قندوز افغانستان جان سپردند. پیام این حمله برای چین اما بسیار مهم و نگرانکننده بود، زیرا داعش خراسان ادعا کرد که بمبگذار انتحاری عامل این کشتار، یک مسلمان اویغوری بوده و هدف از این حمله، هشدار به طالبان در مورد همکاری با دولت چین بوده است. این ادعا در حقیقت، این پیام را به دولت چین داد که این کشور دیگر یک هدف ثانویه برای جهادیها نیست و جهادیهایی که سالها اولویت و تمرکز خود را متوجه ایالات متحده و دشمنان محلیشان کرده بودند، اکنون مستقیماً چین را هدف گرفتهاند.
تاریخ روابط چین با گروههای اسلامگرای خشن، پیچیده است. این کشور مدتها در پوشش یک قدرت در حال توسعه و مخالف سرمایهداری جهانی، از خشونت این گروهها در امان بود، تا جایی که برخی مقامات ارشد القاعده به چین به عنوان یک شریک بالقوه علیه ایالات متحده نگاه میکردند. این همکاری البته هرگز اتفاق نیفتاد و سرویس اطلاعاتی چین در همکاری با سرویسهای غربی، نسبت به شناسایی و دستگیری تروریستهای مظنونی که از فرودگاههای چین عبور میکردند اقدام کرد. در طی دوره اولیه تسلط طالبان بر افغانستان، مقامات حزب کمونیست چین با رژیم ملاعمر گفتوگو کردند، البته این گفتوگوها هرگز به معنای حمایت چین از طالبان نبود، بلکه چین همواره ترجیح داده است که حدی از تعامل با این گروه را حفظ کند. این تعامل در حد حمایت محدود و مشروط و سرمایهگذاری محدود در افغانستان بوده است که بیشتر بهواسطه تشویقهای پاکستان و با هدف بازداشتن طالبان از حمایت اویغورهای مخالف چین بوده و تا زمانیکه طالبان به این دغدغه چین توجه میکرد، چین نگرانی از بابت اهداف دیگر این گروه نداشت.
به دنبال حمله تروریستی 11 سپتامبر و حمله ناتو و ایالات متحده به افغانستان و عراق، تروریسم بینالمللی به عنوان تهدید امنیتی شماره یک جهانی مطرح شد، اما تلاش چین برای قرار دادن نام اویغورها در فهرست گروههای تروریستی سازمان ملل و ایالات متحده، موفق نبود. در عین حال، چین نسبت به طالبان محتاطتر شد؛ زیرا شواهدی از همکاری این گروه با اویغورها بدست آورد. در طی دهه 90، شهروندان چینی بیشتر و بیشتری در جریان حملات تروریستی آسیب دیدند، اما این موضوع نه نشان تبدیل شدن چین به هدف گروههای تروریستی، بلکه بازتابی از رشد منافع چین در جایجای جهان بود. البته القاعده و سپس داعش، بهتدریج تهدیدها علیه چین بهواسطه رفتارش با مسلمانان این کشور را آغاز کرده بودند.
اکنون اما تردیدی وجود ندارد که چین به هدفی مهم برای گروههای تروریستی تبدیل شده است و به موازات رشد نفوذ این کشور در افغانستان تحت تسلط طالبان، این تهدید هم شدت میگیرد. در این رابطه، پیام گروه داعش خراسان شفاف است و این گروه خود را حامی اویغورهایی میداند که از رفتار دولت چین و همچنین از سیاست طالبان در همکاری با چین ناراضی هستند. در مقابل، چین هرگونه همکاری با طالبان را منوط به قطع رابطه این گروه با شبهنظامیان اویغور کرده است. در پاسخ به حمله به مسجدی در قندوز و در واکنش به ادعای داعش خراسان مبنیبر اینکه یک اویغور عامل این حمله بوده است، چین واکنشی محتاط نشان داد و حتی خبرگزاری آسوشیتدپرس را متهم به جعل روایت اویغور بودن عامل حمله کرد. به رغم این واکنش و این انکار اما، پکن بهخوبی میداند که این حمله تحولی خطرناک بوده است؛ تحولی که علائم هشدار آن از مدتها پیش و در پی حملات جهادیها علیه چینیها و پروژههای چینی در پاکستان، حمله به سفارت چین در قرقیزستان در سال 2016 و حمله به کنسولگری چین در کراچی در سال 2018 ظاهر شده بودند. در عین حال، چالش چین این است که این کشور توان و تجربه لازم برای مقابله با تاکتیکهای نظامی نامتقارن این گروهها را در اختیار ندارد.
5965
۱۵:۰۰ ,۰۶ آذر ۱۴۰۰
اخبار مرتبط
روابط نظامي همواره گسترده چين و پاكستان در سالهاي اخير، به تازگي و بنا به دلايل چندي در حال تقويت شدن است.
به قدرت رسیدن طالبان، چین را با چالش ظهور اسلام افراطی در مرزهای خود و رشد حملات علیه منافعش روبهرو کرده است. در واکنش، چین راه حل را در همکاری ...
تاسیس امارات اسلامی طالبان موجب خشنودی همسایگان افغانستان نمیشود، اما اگر سیستم این حکومت منافع آنها را تأمین کند، مسلماً برای دنبال کردن ...
این اولین قرارداد بزرگ استخراج منابع است که دولت طالبان از زمان بهقدرترسیدن در سال 2021 با یک شرکت خارجی امضا کرده است.