کافی است از جنوب تهران رد شده باشید تا بوی بد آرادکوه یا همان محل مدیریت پسماند تهران تا ساعتها در شامهتان بماند. پسماند و مدیریت آن یکی از مشکلاتی است که نهتنها یقه پایتخت را گرفته؛ بلکه بلای جان بسیاری از شهرهای کشور است.
کمتر کسی است که از سود کلان تجارت «زباله» مطلع نباشد؛ تجارتی که حتی میتواند بر نحوه مدیریت شهر تأثیر بگذارد. شاید تهدیدها و فعالیت مافیای طلای کثیف باعث شده مدیران شهری از تفکیک از مبدأ ناامید شده و به طرحهایی روی آورند که تفکیک از مبدأ را نادیده میگیرد. یکی از این طرحها، ساخت ایستگاه میانی تفکیک پسماند تهران، معروف به MRF است. یکی از این ایستگاهها در غرب تهران افتتاح شده تا بریدن روبان آن به نام مدیریت شهری دوره ششم تهران ثبت شود. این ایستگاهها در هشت نقطه تهران از جمله کوهک، در غرب پایتخت و نزدیکی سرخهحصار، در شرق تهران راهاندازی خواهد شد؛ بعد از ساخت کارخانه آسفالت نزدیک پارک ملی سرخهحصار، حالا ساخت ایستگاه میانی تفکیک پسماند تهران، یک تهدید دیگر برای محیطزیست این منطقه است و دستور دیگری برای قتل این پارک. ایستگاه میانی تفکیک پسماند کوهک در غرب تهران هم درست در کریدور هوای پایتخت قرار گرفته است و حالا شاید بوی مشمئزکننده زبالههای غرب پایتخت، هدیهای به تهرانینشینان باشد.
علیرضا زاکانی، شهردار تهران در واکنش به این موضوع که ایستگاههای میانی شرق و غرب میتواند محیطزیست را تهدید کند، میگوید که این ایستگاهها، موضوعی را به خطر نمیاندازد: «اگر به کشورهای مرکزی اروپا سفر کنید متوجه میشوید MRFها داخل شهر هستند. وسط شهر میلان این مراکز راهاندازی شده و نه بویی دارد نه مشکلی. مهم تجهیزاتی است که در این ایستگاهها بهکار گرفته میشود. به همین دلیل تمام تمهیدات زیستمحیطی MRFها در نظر گرفته شده است.»
او در پاسخ به این سؤال که به شهروندان تهرانی قول میدهید این ایستگاههای میانی تفکیک پسماند، برای محیطزیست شهر مشکلی ایجاد نمیکند؟ میگوید که در هشت نقطه تهران MRFها راهاندازی میشود: «اساساً این MRFها، محل تفکیک زباله و در محلی بسته است و آلودگی ندارد.»
در بسیاری از کشورهای سبز که بیشترشان در اروپا هستند، آنقدر زبالهها بهصورت اصولی امحا میشوند که پس از چندی مراکز امحا به پارک تبدیل میشوند. اما در شهرهای ایران بهویژه پایتخت، امحای زباله به معضلی بزرگ تبدیل شده است. این شرایط نشان میدهد تمام راهحلها، کمپینها و اقداماتی که مدیریت شهری در موضوع «تفکیک از مبدأ زباله» تاکنون در پیش گرفته با شکست مواجه شده است. در کشورهای دیگر و حتی برخی از شهرها مانند اصفهان، تفکیک زباله از مبدأ انجام میشود. دستگاههای پیشرفته در فروشگاههای کشورهای دیگر وجود دارد که شهروندان، زبالهها را تفکیک کرده و در این دستگاه میاندازند و در ازای آن، پول دریافت میکنند. در اصفهان هم این روند تفکیک زباله بهنحوی دیگر سالهاست که در دستورکار شهرداری قرار گرفته است. خودروهای مخصوص پسماند خشک در اصفهان با ملودی در کوچه پسکوچهها میچرخند و زبالههای خشکی را که شهروندان تفکیک کردهاند، جمعآوری کرده و بهجای آن مواد شوینده به شهروندان میدهند.
در تهران اما بهنظر میرسد مافیای طلای کثیف که بخشی از زبالهگردی هم زیر سر آنهاست از سود کلان خود دست نمیکشند و از عضو شورای شهر گرفته تا هر کسی را که بنای ساماندهی پسماند پایتخت دارد، تهدید میکنند تا پایشان را از کفش یازدهمیلیون تن زباله در تهران بیرون بیاورند و از ساماندهی پسماند تهران منصرف شوند. رحمتالله حافظی، رئیس پیشین کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری شورای شهر تهران که وظیفه نظارت بر خدمات شهری را داشت، سال 96 بهصراحت در صحن علنی پارلمان شهری پایتخت اعلام کرد؛ تهدید شده و درست زمانی که دست روی پسماند گذاشته تا از پشت پرده تجارت کثیف اما پرسود آن مطلع شود، برایش پیام فرستادهاند. او آن زمان درباره این تهدید گفت: «وقتی میگوییم جمعآوری پسماند باید به مزایده گذاشته شود تا ٣5٠میلیارد تومان در سال از جیب مردم هزینه نشود، چون باید از کسی که زباله را جمع میکند، پول بگیرید تا این پول به جیب عدهای نرود، برخی گفتند: «حافظی دیهات چقدر است که از این حرفها میزنی!؟» بحثها در این حد بود و بالاخره عدهای ارتزاق میکردند و میکنند. این صحبتهایم منافع عدهای را تهدید میکرد.»
فاجعه آرادکوه را تکرار نکنید
با آنکه شهردار تهران از نداشتن آلودگی MRFها میگوید، نگرانیها همچنان ادامه دارد و ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران با انتقاد از راهاندازی مراکز MRF میگوید، با روش شانزده سال پیش نمیتوان پسماند پایتخت را مدیریت کرد: «ما هم نگرانی راهاندازی مراکز MRF در پارک سرخهحصار، کوهک و نقاط دیگر تهران را داریم.»
او به آرادکوه اشاره کرده و میگوید؛ شرایط آرادکوه (محل دفن و مدیریت زبالههای تهران) نیاز به توصیف ندارد: «هرکس از آن منطقه عبور کند از فاصله دور متوجه میشود که چه فاجعهای آنجا رخ داده است. البته آرادکوه، میراثی از گذشته است که نمیشود هیچ دورهای از مدیریت شهری را درباره آن متهم کرد و مقصر دانست. زمانی بنیان آن گذاشته شده و هرجای دیگری که برای امحا، دفن یا مدیریت پسماند انتخاب شود، تکرار همان شرایط گذشته است. اگر قرار است جایی آلوده شود، بگذارید همان منطقه آرادکوه را که از قبل آلوده بوده، آلوده نگه داریم و جای جدیدی را آلوده نکنیم.»
او با تأکید بر اینکه نگرانی درباره راهاندازی مراکز MRF درست است، میگوید اعتقاد دارم یک نقطه که در کوهک به بهرهبرداری رسیده را بهعنوان پایلوت اجرا کنیم: «اگر مرکز MRF کوهک توانست پاسخی به نگرانیهای محیطزیستی بدهد، ساخت MRFها در بقیه شهر را شروع کنیم. ما هم نمیدانیم در این مراکز قرار است چه اتفاقی رخ دهد. اگر قرار است در این مراکز کار تفکیک انجام شود و هیچ آلودگیای در زمین و هوا نداشته باشیم، بسیار عالی است. با این ادعا طبیعتاً این مراکز نباید بو و شیرآبه داشته باشند و در این مراکز نباید شاهد انباشت زباله باشیم. ولی اگر قرار باشد یک اسم مدرن روی این مراکز بگذاریم و همان مجموعه آرادکوه را با ابعاد کوچکتری در هشت نقطه شهر توزیع کنیم، نقض غرض است و نباید اتفاق بیفتد. به اعتقاد من، باید مرکز MRF منطقه کوهک که افتتاح آزمایشی شده، در یک دوره یکساله فعالیت کند تا نتایج آن استخراج شود و بر اساس نقاط ضعف و قوت ایستگاه کوهک، درباره سایر نقاطی که از قبل برای راهاندازی MRF پیشبینی شده تصمیمگیری شود.»
ناصر امانی با بیان اینکه بحث پسماند یک مبحث قدیمی و زجردهنده تاریخی در حوزه شهری است، تأکید میکند که متأسفانه نهفقط در تهران بلکه در تمام کشور این مشکل وجود دارد: «در برخی شهرها این معضل بهدلیل پراکندگی، قابلرؤیت نیست اما در تهران چون در یک نقطه قرار گرفته و محل عبور مسافرین خارج از کشور و نزدیک فرودگاه امام خمینی(ره) قرار گرفته، طبیعتاً برجسته شده است. به اعتقاد من، تا وزارت کشور و دولت برای مجموعه پسماند در کشور و زدن کارخانههای تبدیل پسماند، شناسایی دقیق دفع بدون آلودگی زیستمحیطی و... فکر اساسی نکند، این مشکل به قوت خود باقی میماند. اگر این معضل در تهران حل شود، چه برنامهای برای شهرهای اطراف تهران وجود دارد؟ در آبعلی بهغیر از مرکز نخالههای ساختمانی شهرداری تهران، در شهرهای کوچک هم این مشکل وجود دارد اما بهشکل محدودتر.»
این عضو شورای شهر تهران میگوید؛ مشکل پسماند شهر تهران بهراحتی قابلحل نیست: «این معضل حتماً نیاز به عزم ملی دارد. اما در حال حاضر این عزم را در مدیریت شهری و دولت نمیبینم و فکر میکنم این مراکز MRF اصلاً مشکل پسماند را بهصورت ریشهای و مبنایی در تهران حل نخواهند کرد.»
این عضو شورای شهر تهران در پاسخ به این سؤال که آیا مشکلات اقتصادی به دولت و شهرداری اجازه میدهد که معضلات حوزه پسماند را ساماندهی کنند؟ میگوید بههرحال دولت و شهرداری باید از یک جایی رفع این معضل را شروع کنند: «باید برای این موضوع برنامهریزی چندساله انجام شود. این معضل بهتدریج بهوجود آمده است؛ درست مانند توده گاز متانی در جنوب تهران که طی یک سال گذشته بهوجود نیامده بلکه طی چهل سال گذشته بهوجود آمده است. آلودگی هوا، توده گاز متان و مدیریت پسماند به یک طرح جامع چندساله با پیشبینی بودجه لازم نیاز دارد. تخصیص اعتبار در این موضوع بسیار مهم است، نه اینکه اعتباری پیشبینی شود و فقط ده درصد آن تخصیص یابد. آوردن دولت پای این کار و نظارت بر این پروژه، برعهده وزارت کشور است.»
نقاط قوت و ضعف مراکز MRF
میثم مظفر، عضو شورای شهر تهران اما نقاط ضعف و قوت این ایستگاههای میانی تفکیک زباله در تهران را بررسی کرده و در این مورد میگوید؛ سیستم MRFها هم نقاط قوت دارد، هم نقطه ضعف: «باید چرخه کامل جمعآوری، تفکیک و فرآوری زباله و ایجاد ارزشافزوده و درآمدزایی از آن را داشته باشیم. بنابراین باید مجموعههایی از جمعآوری تا فرآوری را در مراکز MRF بهعهده بگیرند.»
او با بیان اینکه در مرکز MRF نقاط قوتی وجود دارد، میگوید؛ همین نقاط قوت باعث شده مدیریت شهری جدید آنها را ساخته و افتتاح کند: «اما این مراکز تهدیداتی هم دارند. تهدید سیستم MRF این است که اگر قرار باشد جمعآوری زباله صرفاً بر اساس مطلوبیت اقتصادی سرمایهگذار صورت گیرد، این بیم وجود دارد که شهر نظافت عمومی مناسب را نداشته باشد. بر فرض مثال اگر در جمعآوری بر مبنای تناژ یا مصالحی که بهتر فرآوری میشوند قراردادی امضا شود، ممکن است سرمایهگذار انگیزه جمعآوری بسیاری از زبالههای ناکارآمد خارج از این چرخه را نداشته باشد یا مصالح ساختمانی و زبالههای سنگین، مطلوبیت پیدا کرده و برگهای درختان مورد غفلت واقع شوند.»
میثم مظفر معتقد است، باید روی سیستم MRFها دقت شود: «نباید طوری باشد که سرمایهگذار صرفاً نگاه اقتصادی داشته باشد. بهنظر میرسد ترکیب مراکز MRF و الزاماتی برای حفظ، نگهداشت و بهبود تنظیف شهر در نظر گرفته شود. در برنامه چهارم توسعه به شهرکهایی اشاره شده که بتواند از زباله درآمد اقتصادی ایجاد کند؛ به این معنا که اگر قرار است کمپوستی هم از زباله تولید کنیم، باید آنقدر ارزشمند باشد که درآمد حاصل از فروش کمپوست سه برابر ارتقا پیدا کند. یعنی کمپوست باکیفیتی باشد که بخش خصوصی و کشاورزان برای خرید آن رغبت نشان دهند. در حال حاضر کمپوستهای بیکیفیت است که منتج به درآمد نمیشود.»
این عضو شورای شهر تهران درباره نگرانی و دغدغه فعالان محیطزیستی درباره شیرآبههای زبالهها در مراکز MRF نیز میگوید که مخازنی پیشبینی شده است: «حفظ و صیانت از محیطزیست جزو وظایف اصلی شهرداری است و اگر عارضه و آسیبی دراینباره وجود داشته باشد، باید برطرف شود. در گزارش شهرداری به شورای شهر تهران ذکر شده که مخازنی در مراکز MRF وجود دارد که از نشت این شیرآبهها به محیطزیست جلوگیری میشود. اما اگر موضوعی برعکس این گزارش شهرداری وجود داشته باشد، شهرداری موظف به اصلاح آن است. حفظ و صیانت از محیطزیست و منابع خدادادی که سلامت خاک هم جزو آن محسوب میشود، مسئلهای حائز اهمیت برای مدیریت شهری است.»
تصفیه شیرآبهها از الزامات مراکز MRF
مهدی بابایی، عضو کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری شورای شهر تهران اما از این مراکز تمامقد دفاع میکند و دلیلش را هم فعالیت بدون مشکل مرکز MRF کوهک دانسته و میگوید، مرکز MRF کوهک در جنب بافت مسکونی بنا شده است: «این مرکز حدود سه، چهار ماه است که فعالیت خود را شروع کرده است. با آنکه دو ماه از افتتاح مرکز MRF میگذرد اما تست گرم آن حدود 5-4 ماه است که انجام میشود. اگر بوی نامطبوع دغدغه بود، ساکنان این منطقه، مدیران شهری را یکلحظه رها نمیکردند؛ چون بو در بافت مسکونی اطراف آن متصاعد میشود.»
او میگوید، در طراحی مراکز MRF این موضوعات مورد توجه قرار گرفته است: «مراکز MRF بر اساس طرح جامع پسماند طراحی شده است. از سوی دیگر بهدلیل آنکه قرار بود تفکیک زباله در داخل شهر انجام شود، بوی آن مورد توجه قرار گرفته و به همین دلیل فیلترهای مناسب و محلولهای نانو در این مراکز استفاده میشود. در روز افتتاح و نظارتهایی که بر مرکز MRF کوهک داشتیم، بویی از آنجا منتشر نمیشد. در فاصله هزار کیلومتری این مرکز، بافت مسکونی قرار دارد به همین دلیل باید این نظارتها را بهصورت مستمر از مراکز MRF داشت تا مشکلی پیش نیاید.»
او درباره راهاندازی ایستگاه میانی تفکیک زباله نزدیک سرخهحصار هم توضیح داده و میگوید؛ این مرکز در پارک ملی سرخهحصار قرار ندارد: «در گذشته هم تفکیک زباله در این محل توسط پیمانکاران شهرداری منطقه 13 انجام میشد و در حال حاضر شهرداری برای مکانیزهشدن این تفکیک زباله تلاش میکند.»
بابایی درباره شیرآبههای ایستگاههای میانی تفکیک زباله تأکید میکند، یکی از الزامات مراکز MRF، تصفیه شیرآبههاست: «ایستگاه میانی تفکیک زبالهای که تصفیه شیرآبه نداشته باشد، قابلبهرهبرداری نیست؛ چون امکان دفع شیرآبهها در فاضلاب شهری وجود ندارد به همین دلیل با سطح آلودگی بسیار بالای آن، سیستم تصفیه شیرآبهها از جمله الزامات اولویتدار مراکز MRF قرار گرفته است. این تصفیه شیرآبهها در کوهک فعال است.»
نگاه کارشناس
حسین آخانی، کنشگر محیطزیست و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران:
تفکیک زباله از مبدأ فراموش شده است
تفکیک از زباله و کاهش زباله، دو راهکار مهم در مدیریت پسماند است که کشورهای معروف به سرزمینهای سبز و توسعهیافته آن را دنبال میکنند. اما راهاندازی ایستگاههای میانی تفکیک زباله، خط قرمزی بر این دو راهکار میکشد. حسین آخانی، کنشگر محیطزیست و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، راهاندازی مراکز MRF را دورشدن از تفکیک زباله از مبدأ دانسته و میگوید؛ برای مدیریت پسماند انتظاراتی از مدیریت شهری وجود دارد: «تفکیک زباله از مبدأ، تصمیمگیری در جهت کاهش تولید زباله که متاسفانه ما اصلاً شاهد این موضوع در سیاستها نیستیم و آموزش به شهروندان که در این زمینه هم فعالیت خاصی صورت نگرفته است.»
او با اشاره به اینکه سالها در کشورهای اروپایی زندگی کردم، میافزاید شاهد بودم که چگونه این کشورها در جهت کاهش زباله تلاش میکنند و تفکیک از مبدأ بهدرستی انجام میشود: «به نظر من، مدیران شهری دانش و تجربه جهانی ندارند. بخش زیادی از مدیران، شهرداران، معاونان و... پلههای ترقی را بر اساس دانش جهانی و تخصص لازم طی نکردهاند. عمدتاً افرادی سیاسیاند که بر اساس رابطه یا وابستگی به جناحهای سیاسی به این پستها گمارده میشوند. این افراد بیش از آنکه مطالعه کرده یا از مشاوران مناسب استفاده کنند، بیشتر در جهت تأمین منافع افرادی حرکت میکنند که بهواسطه آن، به پست خود رسیدهاند؛ چیزی که بهطور مشخص به آن فساد میگوییم. آنها فکر نمیکنند اگر تخصصی ندارند، از مشاوره افراد متخصص استفاده کنند تا مشکلات حل شود. در هیچ دورهای از شهرداری تهران این موضوع را ندیدم. حتی در دوره پنجم مدیریت شهری که مدیران با رأی بسیار بالای مردم انتخاب شده بودند، مدیران هرگز به پیشنهادات کارشناسان گوش ندادند. به نظر میآمد آنها از کسانی حرفشنوی دارند که احتمالاً خود را مدیون آنها میدانستند. مدیران شهری تجربه جهانی هم نداشتند و موضوعاتی که ما مطرح میکردیم و هشدارهایی که میدادیم را متوجه نمیشدند یا هشدارها را میشنیدند و به آن میخندیدند. در حال حاضر که متأسفانه مدیریت شهری هم با رأی کم بر مسند نشستهاند، هم بهندرت با طبقه تحصیلکرده یا منتقد تماس میگیرند.»
او تأکید میکند، در حال حاضر مسئله فقط مدیریت پسماند نیست؛ بلکه آلودگی هوا هم بهشکل کلاف سردرگم شده که دقیقاً از دانش کم مدیران منشأ گرفته است: «مسئله پسماند و آلودگی هوا، دو روی یک سکه هستند که اگر مدیریت شهری بتواند یکی از آنها را حل کند، آن یکی هم قابلحل است.»
آخانی درباره تفکیک از مبدأ زباله در کشورهای دیگر، این موضوع را با مثال کشور آلمان که در مدیریت پسماند موفق بوده، توضیح میدهد: «باید روشی در پیش گرفته شود تا بخش ارزشمند پسماند وارد مخازن زباله نشود. بطریهای پت، عمدتاً بخش ارزشمند زبالهاند. برای خارجکردن این بطریها از جمعآوری پسماند، کافی است قانون سادهای که در آلمان اجرا میشود را در پیش بگیریم. در آلمان روی هرکدام از بطریهای پت 25سنت گرویی گرفته میشود. در تمام فروشگاهها دستگاهی وجود دارد که شهروندان بطریها را به دستگاه میاندازند و یک بارکد دریافت میکنند. این بارکد بهمعنای داشتن 25سنت است که شهروندان میتوانند با آن خرید کنند. اگر این قانون اجرا شود، بخش بسیار زیادی از بطریها به چرخه تولید بازمیگردد. این موضوع بهنفع اقتصاد بوده و اگر به فکر اقتصاد مقاومتی هستیم، یکی از راهها، بازگشت بازیافتیها به چرخه تولید است. در گذشته که این دستگاهها نبود، شهروندان بطریها را تحویل فروشگاه میدادند و بهجای آن خرید میکردند. اگر این قانون ساده را اجرا کنیم، حجم بسیار زیادی _ شاید حدود یکچهارم تا یکسوم _ از پلاستیکهای زبالهها کم میشود و نیازی به این تشکیلات پیچیده و خودروهای آلاینده جمعآوری زباله نیست.»
این عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران به کیسه پلاستیکی هم اشاره کرده و میگوید، در بسیاری از کشورهای جهان، کیسههای پلاستیکی به فروش میرسد: «پول هر کیسه پلاستیکی چیزی حدود 25سنت معادل 12هزار تومان است. طبیعی است وقتی پلاستیکها به فروش برسند، شهروندان آن را نمیخرند. در کشوری مانند آلمان، شهروندان بهجای خرید کیسههای پلاستیکی با خود کیسه میبرند. بارها و بارها پیشنهاد کردیم که این قانون اگر اجرا شود، منافع بسیار هنگفتی برای محیطزیست و اقتصاد دارد. مابقی بستهبندیها هم با ترفندهای بسیار آسان حذف میشود.»
این کنشگر محیطزیست تأکید میکند، در کشورهای غربی به این شکل سفارش غذا وجود ندارد: «سفارش غذا آنقدر گران است که شهروندان ترجیح میدهند به رستوران بروند نه اینکه یک موتورسیکلت کاملاً آلاینده هوا، غذا را با بستههای آلومینیومی یا پلاستیکی آن را تحویل دهد. دولت و مدیریت شهری با قوانینی بسیار ساده میتوانند این معضلات را حل کنند.»
آخانی با تأکید بر اینکه اگر میخواهیم مانند کشورهای دیگر مسئله و مشکل پسماند را حل کنیم با راهاندازی MRFها نمیتوانیم به نتیجه برسیم، میگوید که باید از روشهای ساده پیروی کنیم: «تجربه جهانی نشان داده این روشهای ساده، موفق است. اما بارها این موضوعات مطرح شده و مدیران به آن گوش نمیکنند. چون مافیای بزرگی بهنام «مافیای زباله» وجود دارد و منافع آن بهحدی کلان است که اگر بهخاطر بیاورید، چند سال پیش در دعوای بین پیمانکاران جمعآوری زباله و زبالهدزدها، دو قتل صورت گرفت. یعنی تا این حد منافع کلان در زباله وجود دارد. این افراد معمولاً در سیاستگذاریهای کلان شهری دخالت دارند؛ یعنی افرادی هستند که بین شهرداریها و شورای شهرها، حرف آنهاست که شنیده میشود، نه حرف کارشناسان.»
5965
منبع: هممیهن