این روزها، زنگ خطر قدرت گرفتن دوباره طالبان در منطقه به صدا درآمده و همزمان با آن تعبیر «طالبان تغییر کرده است» شنیده میشود؛ تفکری خوشباورانه که ریشه در واقعیت ندارد.
قرن نو، کتایون مافی: تحولات این روزهای افغانستان و خبرهای سقوط سریالی شهرهای این کشور به دست گروه طالبان، تنها از تهدیدی جدی برای امنیت مرزهای شرقی ایران خبر میدهد.
واضح است که قدرت گرفتن مجدد طالبان، سناریویی است که از قبل چیده شده؛ اما دراینمیان طالبانی که این بار به قدرت میرسند، نهتنها آن طالبان دیروز نیستند، بلکه خطرناکتر هم هستند.
اصرار بیهوده
معلوم نیست که چرا برخی فراموشیهای زودهنگام دارند و یادشان نمیماند که «آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود».
با این پیشرویها، این روزها برخی از تحلیلگران میگویند که طالبان تغییر رویه داد و خبری از جنایتهای هولناک، شبیه جنایات داعش در عراق نیست. با شیعیان کاری ندارد و با طالبانی که میشناختیم و مثلاً سر میبرید، تفاوتهایی کرده است.
اما با شنیدن نام طالبان تنها داغی که در ذهن مردم ایران زنده میشود، جنایت طالبان در حمله به سفارت ایران در مزارشریف و به شهادت رساندن هشت نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران و شهید صارمی بود.
طالبان همیشه خطرناک است
در اینکه موضع ایران همواره در خصوص افغانستان ثابت بوده و بارها طرفهای مختلف را به گفتوگو دعوت کرده شکی نیست؛ اما سیاست خارجی ایران هیچگاه به شکل حمایتی از طالبان تعریف نشده و از نظر تهران، طالبان همواره یک تهدید برای ایران بهشمارمی رود.
دلایل متعددی هم برای دنبالهروی از این سیاست وجود دارد؛ یکی از آنها افکار افراطی این گروه است که به وحدت کشورهای منطقه صدمه زده و تنشها را افزایش میدهد. همچنین در سیاست خارجی ایران تعریفی برای تروریسم خوب و بد وجود ندارد و تروریسم در هر شکلی تقبیح میشود. به علاوه، وقوع هر اتفاقی که در همسایگی کشورمان روی دهد بر امنیت ایران تأثیر خواهد گذاشت.
تغییر رنگ مصلحتی
اکنون بر کسی پوشیده نیست که بافت اجتماعی افغانستان همچنان بر محور تعلقات قومی و قبیلهای استوار است. یادمان باشد که در دو دهه گذشته تسویهحسابهایی در مورد طالبان اجرا شده و حالا طالبانیها میخواهند حساب خود را با مخالفانشان صاف کند.
بنابراین تبلیغاتی که این روزها در مورد تغییر رویه طالبان در بوق و کرنا میشود، تغییراتی زودگذر و مصلحتی است که طالبان برای توجیه رفتار گذشته خود در دستورکار قرار داده است.
در سالهای اخیر طالبان با راه انداختن هیئتهای مذاکرهکننده با کشورهای منطقه و آمریکا و روسیه سعی کرد، تصویری متفاوت از گذشته، از خود به نمایش بگذارد؛ زیرا دریافته در چرخه قدرت به ابزار آن یعنی روابط دیپلماتیک، نیاز است.
آمارها چه میگویند
همین چند هفته گذشته بود که رسانههای کشورمان بارها در مورد نسلکشی هزارههای شیعه و تضاد ایدئولوژیک طالبان علیه اهل تشیع، گزارشهایی منتشر کردند.
همین چند هفته قبل نیز این گروه به یک مدرسه شیعیان در غرب کابل حمله کرد و بیش از هشتاد دانشآموز را به قتل رساند.
بهعلاوه، طالبان به گروههای مقاومتی که تجربهی تلخ زندگی با برقع و شلاق در زمان طالبان را دارند و برای مقابله با هجوم این گروه در شمال، شرق و غرب افغانستان تلاش میکنند، اعلام کرد که سازماندهندگان این حرکتها «از عفو محروم خواهند شد».
انجام انواع عملیات انتحاری علیه شیعیان و تهدید ایران با عملیات تروریستی در شهرهای مختلف کشورمان تأییدی بر این مدعا است.
همچنین دیبورا لاینز، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد برای افغانستان نیز در یک نشست مجازی به اعضای شورای امنیت سازمان ملل گفت: تلفات غیرنظامیان در سه ماهه گذشته نگرانکننده است.
در یک سال گذشته نزدیک به ۱،۱۰۰ کودک در حملههای جنگجویان طالبان و حدود هزار کودک دیگر در نتیجۀ حملههای نیروهای نظامی حکومت و حامیان آن کشته و یا زخمی شدهاند.
منشأ تحلیلهای غلط
روشن است که ایران به این تحولات حساس است و نمیخواهد که قدرت کامل در افغانستان را به آمریکا بدهد؛ بنابراین برخی برقراری رابطه با طالبان را چاره کار میدانند و در این راه، مصلحت را در چشمپوشی از سوابق این گروه تروریستی میبیند.
پاییز پارسال بود احمد نادری، نماینده اصولگرای تهران در توئیترش نوشت: «طالبان یکی از جنبشهای اصیل منطقه و با زمینه قوم پشتون است و نباید در دام بازنماییهای اشتباه رسانههای آمریکایی از آنان بیفتیم.»
عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه اصولگرای جوان نیز گفته بود: «طالبان افغانستان در شهادت دیپلماتهای ایران نقش نداشتند.»
دشمن مشترک
طالبان و ایران دشمنی مشترک دارند که تحرکات دشمنان آنها را موقتاً به هم نزدیک میکند. در توافق دوحه، نماینده طالبان بر «امارت اسلامی افغانستان» به عنوان نظام سیاسی آینده آن کشور تأکید د اشت. در سند این توافق، شانزده بار از «امارت اسلامی افغانستان» سخن رفته است. همچنین طالبان از مذاکره جدی با دولت افغانستان نیز خودداری کرد. همه اینها یک پیام را میدهد و آن این است که طالبان جز احیای «امارت اسلامی» خود فکر نمیکنند.
طالبان تندروهایی هستند که نهتنها تحتتأثیر وهابیت حاکم در عربستان قرار دارد؛ بلکه تعصبات شدید قومی داشته و قومیت برایشان بسیار سیاسی است. تنوع قومی و زبانی و مذهبی در افغانستان یک تهدید جدی برای آنها بهشمار میرود و میتواند مانع از اهداف انحصارطلبانه آنها شود.
خوشباوری
اینکه طالبان امروز تفاوت کرده، تفکری خوشباورانه است. البته طالبان هیچگاه چون داعش درپی قتلهای کور و بیهدف نبوده، اما همیشه تبعیت و انقیاد بیچونوچرای دیگر اقوام و مذاهب را مطالبه کرده و هیچ حقی برای آنها در «امارت اسلامی» خود قائل نبوده است. اسلام طالبان، اسلامی نیست که با باورهای مذهبی کشورمان در هماهنگی باشد بلکه آن اسلامی است که تنها طالبان میفهمد. در این شرایط بازی ایران با کارت طالبان به ضرر ایران است. البته این گروه طالبان در کوتاهمدت چهره خشن نخواهد داشت و سعی میکند چهرهای آرامتر به نام حکومت اسلامی را برقرار کند؛ ولی قطعاً این چهره ماندگار نخواهد بود و به محض اینکه جای پای خود را سفت کند به چهره و روش طالبان قبلی و به دوره آغازین برمیگردند، به ویژه اینکه نگرانی آمریکا را هم ندارد.
5965
۱۱:۲۳ ,۰۷ تیر ۱۴۰۰
اخبار مرتبط
سر و صدای موتور جنگی طالبان مجدداً در منطقه به گوش میرسد به ویژه آنکه سر دسته گروهی از طالبان در یک فایل ویدئویی، ایران را به انجام عملیات ...
تهران اخیراً میزبان گفتوگو میان نمایندگان دولت افغانستان و گروه طالبان بود. برآیند این مذکرات چیست و چه دستاوردی برای طرفین دارد؟
یک روزنامه آمریکایی گزارش داد که بقایای جسد یک شهروند افغانستانی که قصد داشت با پنهان شدن در ارابه فرود هواپیمای C-17 به خارج از کشور برود، پیدا ...
جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، گفت کشورش به حملات هوایی در افغانستان ادامه خواهد داد و برای انجام این حملات این کشور نیازی به ...