
ساسان حیدرییافته معروف به ساسی مانکن، باز هم ویدئوموزیک دیگری منتشر کرده که جنجالی شده و چند روزی است که به کانون مناقشات مخاطبان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است!
حضور یک پورناستار زن و استفاده هجوآمیز از یک سکانس و دیالوگ فیلم «ابد و یک روز» و محتوای اروتیک و تحریکآمیز سکسی در ترانهای که میخواند موجب شده به ویژه از سوی اهالی فرهنگ و هنر مورد نقد جدی و سرزنشگرانه قرار بگیرد.
مواجهه با موسیقی پاپ مبتذل از جنس کارهای ساسی مانکن دستکم در دو ساحت صورتبندی میشود. عدهای که طرفدار این جنس از موسیقی و این خواننده هستند در خوانشی دموکراتیک معتقد به حق آزادی مخاطب در انتخاب موسیقی مورد علاقه خود هستند و معتقدند طرفداران انبوه خوانندگانی مثل ساسی مانکن و امیر تتلو دلیلی بر مشروعیت سبک کاری آنهاست. در واقع آنها محبوبیت خواننده و مخاطب انبوه را دلیل بر مشروعیت جنس موسیقی آنها میدانند و حتی در برابر نقد گروه مقابل به ابتذال و آثار مخرب این گونه موسیقیها آنها را به دگماتیسم یا دیکتاتوری در هنر متهم میکنند!
گروه دوم اما طیف فرهیختهتری از مخاطبان را تشکیل میدهند که معتقدند هنر بدون تعهد و مسئولیتپذیری اخلاقی راهی به تباهی است نه رهایی! به اعتقاد این گروه که طیفهای متنوعی از اقشار اجتماعی و فکری را تشکیل میدهند و حتی در میان آنها خوانندههای لوسآنجلسی هم حضور دارند که به شکل شدیدالحنی به اعتراض در برابر این موسیقی و خوانندگانش میپردازند به مدیریت فرهنگی بر حوزههای موسیقی و نحوه عملکرد آنها نقد دارند که زمینهساز ظهور خوانندگان و موسیقی مبتذل و منحطی شده که آثار مخربی بر ذهن و روان و اخلاق و به طور کلی تربیت نسل آینده دارد. به ویژه اینکه کسی مثل ساسی مانکن در بین کودکان و نوجوانان طرفدار داشته و خودش نیز به ویژه در کلیپ جنجالی قبلی که به اسم «دکتر» معروف شده کودکان و به قول ترانه این آهنگ بچههای توی خونه، آنها را مورد خطاب قرار میدهد! یا پیش از این آهنگی به اسم «جنتلمن» خوانده بود که در مدارس این آهنگ در مدارس ما پخش شد و بچهها با این آهنگ خواندند و نهایتا چند مدیر و وزیر جابهجا شدند.
جالب اینکه همین کلیپ جدید که به «کلیپ سمیه نرو» معروف شده در کمتر از 24 ساعت در اینستاگرام به بازدید چند میلیونی رسیده! واقعیت این است که این واقعیت تلخ و نگرانکننده به خوشامد و بدآمد ما از این موسیقی و خواننده و هوادارانش ربطی ندارد و باید به جای مواجهه قهرآمیز و حذفی و سرکوبگرانه که راه به جایی نمیبرد به لجبازی و واکنشهای تلافیجویانه بیشتری در جامعه میانجامد، به آسیبشناسی مدیریت فرهنگی، هنری و رسانهای پرداخت که زمینهساز ظهور ابتذال در بخشی از سلیقه موسیقایی نسل جدید چه به عنوان خواننده و نوازنده و چه به عنوان هوادار و مخاطب بدل شده است.
وقتی هنوز پس از چهار دهه و در زمانهای که جوانان ما در انواع رسانههای نوین و اجتماعی با انواع موسیقی مواجه میشوند و تقریبا در هر خانهای میتوان رد پایی از آلات موسیقی پیدا کرد، نمایش ساز ممنوع است، وقتی کنسرتهای موسیقی داخلی با حضور خوانندگان وطنی مجوزدار لغو و کنسل میشود و امام جمعه یک شهر فتوای مستقل و منفک از سیاستهای کلی نظام را درباره موسیقی و برگزاری کنسرتها صادر میکند، وقتی فلان خواننده موجه را به خاطر ظاهر متفاوت، موهای دماسبی یا تیپ هنری یا فلان اظهار نظر اشتباهی در شبکههای اجتماعی ممنوعالکار و ممنوعالتصویر میکنند، وقتی ابراز شادی و نشاط در کنسرتها به گناه و معصیت معنا میشود، یا وقتی صدای بزرگترین آوازهخوان سنتی و اصیل موسیقی ایرانی در تلویزیون به دلیل سلیقه سیاسی متفاوت ممنوع میشود و حتی مناجات ربنایش هم از سر سفره افطار حذف میشود، معلوم است باید منتظر غذاهای ناسالم در سفره موسیقی باشیم.
تجربه تاریخی نشان داده هر کجا راه انتقاد بسته شده، راه ابتذال باز شده است. عدم تساهل و تسامح در حوزه فرهنگ و تقلیل آن به خوانشها و مناسبات و قوانین ایدئولوژیک تنها حاصلش ظهور ابتذال و لودگی در عرصه هنر است.
وقتی بنیانهای اصیل موسیقی سنتی و پاپ را سست میکنیم باید منتظر ترکتازی سستمایگان دوناندیش در عرصه موسیقی باشیم که بر طبل ابتذال و بیاخلاقی بکوبند و هیاهو به پا کنند.
وقتی سیاستهای فرهنگی و هنری ما در عرصه موسیقی موزون نیست، لمپنیسمها موسیقی را ناموزون میکنند.
واقعیت این است که ظهور کسانی مثل تتلو و ساسی مانکن که ساحت موسیقی ما را چرکین میکنند و آن را به ابتذال میکشند، حاصل انقیاد مدیریت فرهنگی و هنری ما در حوزه موسیقی است!
نویسنده: سیدرضا صائمی
۱۴:۲۴ ,۱۳ اسفند ۱۳۹۹