
به نظر میرسد آینده گردش آزاد اطلاعات به عنوان یکی از ارکان اصلی دموکراسی در جهان را نه احزاب، نه سیاستمداران، نه جنبشهای نوین اجتماعی، نه رسانههای سنتی شکل خواهند داد بلکه این آزادی و برخورداری از آن را «اینترنت و فضای مجازی» به بشر هدیه خواهد کرد.
به بیان دیگر این فضای مجازی و اینترنت است که رسالت مرکززدایی از تولید، تکثیر و مصرف اطلاعات و برآورده کردن شرایطی را که همه بتوانند عادلانه به اطلاعات دسترسی داشته و بتوانند صدای نارسای خود را رساتر از گذشته به گوش دیگران برسانند و دنیای مونولوگ مبتنی بر قدرت را به دیالوگ مبتنی بر عدالت تبدیل کنند، بر دوش میکشد.
فضای مجازی، رسانههای نوین اجتماعی و غولهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان وسیله ابراز وجود حوزه اجتماعی در مقابل ساحت سیاسی با اتکا بر قدرت تکنولوژی آنچنان توفنده و محکم به مسیر خود ادامه میدهد که در بسیاری از نقاط جهان بزرگترین دولتها و نظامات سیاسی را به کرنش در برابر خود واداشته و شرایطی را فراهم کردهاند که حتی دولتی مثل آمریکا در مقابل این غول مسلح به فناوری و همسو با نیاز و ذائقه تودهها، خلع سلاح شده و بیدلیل نیست که کنگره این کشور این روزها تبدیل به جلسه استماع نمایندگان با اشخاصی چون مارک زوکربرگ، جک دورسی، جف بزوس و ساندار پیچای شده است.
در چنین فضایی است که ایلان ماسک مدیرعامل SpaceX، اعلام میکند اینترنت ماهوارهای استار لینک با سرعت ۳۰۰ مگابیت بر ثانیه تا آخر سال میلادی جاری بیشتر کره زمین را بدون فیلترینگ پوشش میدهد و در سال ۲۰۲۲ پوشش جهانی ماهوارههای استارلینک تکمیل میشود.
جک دورسی با برقراری امکان سخن گفتن برای همه در میکروبلاگ توئیتر خود بر اساس چند قانون ساده، انقلابی در گردش آزاد اطلاعات ایجاد کرده است. جک آنقدر اقتدار دارد که اکانت ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، را ببندد و بر او محدودیتهای اساسی از جمله حذف توئیت و نشاندار کردن توئیت را اعمال کند و در برابر کنگره بایستد و بگوید هر کس قانون و مقررات «ما» را نقض کند محرومش میکنیم.
تصادفی نیست که جک دورسی و ایلان ماسک هر دو از ارز دیجیتال بیتکوین و غیره که از ساختاری مردمی، دسنترالیزه و مرکززدایی و دولتزداییشده برخوردار هستند، حمایت میکنند و سعی دارند برابری در دسترسی به فرصتهای اقتصادی را که از آن به عنوان یکی دیگر از پایههای دموکراسی یاد میشود، تقویت کنند.
از همین دید اقتصادی، این غولهای فناوری با ایجاد فضایی از فرصتهای برابر برای فعالیت اقتصادی برای همه بیش از پیش در دل تودهها و شهروندان جا باز کردهاند. کم نیستند انسانهایی بر روی این کره خاکی که با اینستا مارکتینگ، فیسبوک مارکتینگ و تلگرام مارکتینگ برای خود منبع درآمدی دست و پا کرده و بر سر این خوان نعمت نشستهاند.
در همین فضا تلاشهای نسبتا موفق مارک زاکربرگ در فیسبوک در زمینه توسعه اینترنت بالونی در نقاط محروم و دورافتاده آفریقا تصادفی نیست. از داستان بزوس در آمازون و فضایی که برای دسترسی جهانی به کتاب و محتوا فراهم کرده که بگذریم، نمیتوانیم این را اتفاقی تصور کنیم که در کنفرانس امنیتی مونیخ این بیل گیتس، بنیانگذار غول مایکروسافت، است که شانه به شانه رهبران جهان درباره آینده و چالشهای فراروی بشر ایدهپردازی میکند.
غول فناوری گوگل را از یاد نبریم که به حلال مشکلات و منبع پاسخ سوالات بشر تبدیل شده و تصور اینترنت بدون وجود آن در حال تبدیل شدن به امری نزدیک به محال است. از یوتیوب سرویس اشتراک ویدئویی گوگل نمیتوان سخن نگفت و در نظر نگرفت که چگونه یوتیوب امروزه به راهنمای زندگی روزمره میلیونها انسان در جهان تبدیل شده است. از مایکروسافت چگونه میتوان یاد نکرد که با ویندوز در پستوی همه خانهها لانه کرده است. قصه پیامرسانهای موبایلی مانند تلگرام و غیره بماند.
با نگاهی به این شواهد برخی معتقدند فضای مجازی به تعبیر توماس هابز، لویاتان (هیولایی در دریا) جدیدی است که در حال خوردن موجودیت دولتها است. لویاتانی که میخواهد نظمی فاقد مرکز و دولتزداییشده را بر جهان مستولی کند. در این مسیر منافع صاحبان غولهای فناوری با منافع تودههای خواهان جهان مرکززداییشده و آزاد موازی و همراه شده است.
در چنین فضایی در جهان است که دولتها در گوشه و کنار دنیا میخواهند به لویاتان فضای مجازی و اینترنت مهمیز بزنند و به نام رگولاتوری و تنظیم مقررات بر این غول که تودهها را مسخ و همراه خود کرده و حاکمیت آنها را تحدید و تهدید میکند، لگام بزنند و طرح «صیانت» مجلس شورای اسلامی در چنین فضایی مطرح میشود.
آیا این طرح میتواند این غولها و تودهها و شهروندان همراه آنها را به تمکین وادار کند؟
4908
نویسنده: جعفر خوشروزاده
۰۸:۰۶ ,۱۱ مرداد ۱۴۰۰