
🔸 لابد دیدهاید فضای مجازی را که در حال مقایسه قیمتها است بین دولت روحانی و رئیسی.
مینویسند و میگویند قیمت یک دبه فلان برند ماست تا دو هفته قبل 27هزار تومان بود و الآن شده 50هزار تومان؛ یا هویج کیلویی 7 تومان شده 4 برابر؛ یا قیمت دلار 3 تومان بالا رفته و پژو206 چندین میلیون گران شده است.
🔸 و خندهدار، کار آنهایی است که برای حمایت از رئیسی، وارد زمین بازیای شدهاند که رقیب برایشان ساخته و دارند فحش و فضیحت میدهند که آهای لامصبها این دولت، تازه دو هفته است آمده و...
🔸 طفلکیها نمیدانند اگر روحانی هم الآن در پاستور بود دلار و هویج و ماست و 206 قیمتش همین بود که الآن است. قیمت این چیزها نه به دست حسن روحانی است، نه ابراهیم رئیسی. اگر درست عمل نکنیم دو هفته، دو ماه و دوسال بعد از آغاز دولت سیزدهم، آش همین است و کاسه همان.
🔸 تا وقتی قبول نکنیم اقتصاد، علم است اوضاعمان بر همین منوال است. تا وقتی میخواهیم مشکلات مهم صنعتی و بانکی و پولی و نفتی و بازرگانی و معیشتی را با رمل و اسطرلاب و سحر و کیمیا و لیمیا و هیمیا و سیمیا حل کنیم، در بر همین پاشنه میچرخد. اگر همین چین علیهالسلام و ژاپن و کره جنوبی و اروپای نامرد پیشرفتی دارند به خاطر این است که اقتصاد را علم میدانند. علم هم حسابش دو دوتا چارتا است.
🔸 فقط اقتصادمان اینجور نیست. بهداشت و درمانمان هم همین است. وقتی واعظ شهر بالای منبر مجلس اباعبدالله تبلیغ طبیبنمایانی را میکند که حداکثر هنرشان روغن بنفشه است یا از همالآن برای وزیر بعدی بهداشت خطونشان میکشد که باید طب سنتی را ترویج کند وگرنه کلاهش پس معرکه است، حال و روزمان همین است.
🔸 برگردم به اقتصاد. ما میتوانستیم حداکثر خوشبختیمان مثل همین افغانستانیهای آمریکازده و طالبانزده باشد؛ اما خدا نعمتی عطایمان کرده که اسمش نفت است. 110 سال است سفره شام و ناهارمان را روی سفرههای زیرزمینی مشحون از این ماده بدبو پهن میکنیم. اما چند سالی است بخش بزرگی از همین را عملا نداریم. به اندازه مصرف داخلمان استخراج و پالایش میکنیم، میریزیم توی باک ماشینمان و هوا را آلوده میکنیم. اما آن قسمتش را که باید صادر کنیم دستمان بسته است؛ شدهایم مثل افغانستان. او مواد مخدر قاچاق میکند و ما هم یواشکی نفت میفروشیم. این وسط دلالها خوش به حالشان است و ما قند توی دلمان آب میشود که دیدید تحریمها را دور زدیم؟! خلقالله هم نمیدانند که نفتشان را 20 - 30 درصد زیر قیمت حراج میکنیم.
🔸 قصه پرغصه اقتصاد ما تحریم است؛ و کاسبان تحریم بر همین خوان غصه ما نشستهاند و همراه دایره و تمبک، کباب بره و لنگ بوقلمون میلمبانند و در همان حال تحریم را مایه برکت میدانند! همینها به بهانه تحریم، هرچه را بتوانند وارد میکنند و دولاپهنا با مردم حساب میکنند. آمپولهای چند میلیونی که این روزها قاچاق خریدوفروش میشود، به خاطر همین تحریم پربرکت است.
🔸 با اطلاع میگویم مشکل اصلی تولید واکسن داخلی همین تحریم است و متأسفم که برخی مسئولان، این موضوع را نهفقط از ما عوامالناس که از خواص هم پنهان کردهاند.
🔸 زیاد کش ندهم. برای آنکه ماست رئیسی از این که هست گرانتر نشود، باید چرخ تولید بچرخد. برای چرخیدن چرخ تولید، سرمایه لازم است. کسب سرمایه فعلا با فروش نفت ممکن است. نفتفروشی با رفع تحریم مقدور است. رفع تحریم جز تعامل با دنیا و البته گرفتن حقمان از دهن شیر راهی ندارد. اگر راه دیگری داشت در این دو دهه پیدا میکردیم.
🔸 تا وقتی پول نداریم دنیا حرفمان را نمیخواند. تا وقتی پول نداریم عزت نداریم. تا وقتی پول نداریم و معاشمان برقرار نیست معادمان هم روی هوا است (من لا معاش له، لا معاد له). تا وقتی پول نداریم روزانه بساط عزای 500 - 600 قربانی کرونا را میگسترانیم. تا وقتی پول نداریم باید به لطیفههایی مثل لامبورگینی ساختن فلان اقثصادخوانده که دارد رخت وزارت میپوشد گوش بدهیم. تا وقتی پول نداریم افزایش جمعیت فقط یک کابوس است. تا وقتی پول نداریم عزتمان به منار تحریم آویزان است. تا وقتی پول نداریم فرقی بین روحانی و رئیسی و بعدیهای آنها نیست.
🔸 همین، والسلام.
نویسنده: محمد مهاجری
۱۸:۴۰ ,۲۹ مرداد ۱۴۰۰