
جای تعجب ندارد که رسانههای انگلیسیزبان انتخابات ریاست جمهوری ایران را پوشش بسیار گستردهای دادند. این انتخابات که در نهایت با پیروزی سید ابراهیم رئیسی، رئیس فعلی قوه قضائیه، به پایان رسید با 48 درصد شاهد کمترین مشارکت در یک انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ ایران بود و همچنین بالاترین آمار رای باطله با نزدیک به 13 درصد -- یعنی میتوان گفت که نامزدها در مجموع نزدیک به 40 درصد از آرای واجدین حق رای را دریافت کرده بودند. این هم جای تعجب ندارد که رسانههای غربی بیش از هر موضوعی به این نکته توجه کردند.
اما هنگامی که پوشش رسانههای غربی از انتخابات ایران را تعقیب میکردم به نکته بسیار مهمی برخوردم، و آن انتخاب لغتی بود که برای توصیف این انتخابات بیش از هر لغتی به کار رفته بود. تقریباً همه رسانههای انگلیسیزبان از لغت apathy استفاده کرده بودند، لغتی که معادل کاملاً دقیقی در فارسی ندارد ولی نزدیکترین معادلی که شاید برای آن بشود متصور بود «بیتفاوتی» است. اسوشیتد پرس، نیویورک تایمز، الجزیره، واشنگتن پست، ال مانیتور، پولیتیکو، فرانس24، ایندیپندنت، نیوزویک، سیبیاس، سیانان، بیبیسی انگلیسی، و واکس همه از رسانههایی بودند که دلیل اصلی مشارکت پایین در انتخابات ایران را apathy یا بیتفاوتی رایدهندگان ایرانی دانستهاند.
لغت apathy لغتی است که از فرانسوی وارد انگلیسی شده و ریشه یونانی دارد. این لغت از پیشوند یونانی a به معنای «بدون» تشکیل شده (مثل لغت atheist یا آتئیست که یعنی «بدون خدا» یا acoustic یا آکوستیک که یعنی «بدون صدا»)، و pathos، که یعنی احساسات یا رنج. یعنی ریشه لغت apathy یعنی کسی که احساسات را تجربه نمیکند یا رنج نمیکشد، و همچنین یعنی کسی که رنج دیگران را درک نمیکند. این لغت در تضاد با دو لغت دیگر است که در فارسی هر دو را میشود «همدردی» ترجمه کرد، sympathy که یعنی رنج دیگران رقت شما را برمیانگیزد و empathy که از این فراتر میرود و همدردی شما آنقدر عمیق است که شما رنج دیگران را خود تجربه میکنید.
به همین دلیل است که لغت بیتفاوتی نزدیکترین معادل به apathy هست اما عمق این لغت را به خوبی منتقل نمیکند. من نسبت به نتیجه بازی فوتبال بیتفاوت هستم، اما این بیتفاوتی indifference است و نه apathy: در واقع apathy برخلاف indifference لغتی خنثی نیست و بار منفی بسیار زیادی دارد، و همراه با حس ناامیدی، تاریکی، و حتی از دست دادن بخشی از روحیه انسانی است. انگلیسیزبانان هنگامی که میگویند کسی نسبت به دیگران apathy دارد در واقع در جامعهپذیربودن و اخلاقی بودن آن فرد شک وارد کردهاند، و هنگامی که آن را در مورد احساسات فرد درباره وضع خودش به کار میبرند به او تسلیم شدن و افسردهبودن نسبت دادهاند.
نظریههای زیادی درباره دلایل مشارکت پایین در انتخابات 1400 مطرح شده است. برخی آن را به شیوع کرونا نسبت میدهند و معتقدند که معنای سیاسی خاصی ندارد، و برخی آن را حرکتی اعتراضی و ناشی از خشمی مدنی و فعال میدانند. شاید حق با یکی از این دو گروه باشد، شاید برداشت رسانههای غربی اشتباه باشد. هدف این یادداشت موافقت یا مخالفت با برداشت رسانههای غربی نیست، ولی گزارش این واقعیت است که رسانههای غربی در انتخابات 1400 نه شور انتخاباتی دیدهاند و نه یک حرکت فعالانه اعتراضی، بلکه ملتی ناامید و منفعل را دیدهاند که دیگر به دنبال تأثیرگذاری روی سرنوشت خودشان و دیگران نیستند.
نویسنده: علی نظیفپور
۱۸:۲۴ ,۳۱ خرداد ۱۴۰۰